هر روز بارها و بارها کلمه اقتصاد را از طریق تلویزیون، رادیو، روزنامهها و اطرافیان میشنویم، اما نمیدانیم چه معنا و مفهومی دارد. در بسیاری از مواقع نیز این کلمه را با پول و سرمایهگذاری ارتباط میدهیم و بر این باوریم اقتصاد فقط مربوط به پول و نحوه استفاده از آن است.
اما اقتصاد به چه معناست؟ چه کاربردی دارد؟ موضوع علم اقتصاد چیست و به چه دلیلی به وجود آمده است؟
برای پاسخ به این سوالات تصمیم داریم در این نوشته به تعریف اقتصاد به زبانی ساده و دقیق بپردازیم. پس تا انتها همراه ما باشید.
تعریف اقتصاد به زبانی ساده
در یک تعریف ساده میتوان گفت: «اقتصاد (Economics) یعنی علم تخصیص بهینه منابع محدود به نیازها و خواستههای نامحدود بشر.» در جهان، یک سری منابع محدود مثل منابع طبیعی، سرمایه انسانی، سرمایه مالی، زمان و… وجود دارد.
اقتصاد به ما کمک میکند تا این منابع محدود را به گونهای مدیریت کنیم تا به نیازهای نامحدود ما پاسخ دهد.
به همین دلیل، اقتصاد حوزه بسیار گستردهای دارد و مباحث زیادی را شامل میشود.
بنابراین، موضوع علم اقتصاد بر روی دو مساله استوار است که عبارتند از:
• محدود بودن منابع: اقتصاد زمانی معنا پیدا میکند که منابع محدود باشد، مثل نفت یا درآمد. اما اگر منابع نامحدود باشد، مانند آب اقیانوس، اقتصاد در آن ورود پیدا نمیکند.
• تخصیص بهینه: یعنی از منابع به گونهای استفاده کنیم که رضایت حداکثری به دست آید. به این صورت که مصرف کننده در تلاش است تا از کالا و خدماتی که به دست آورده، رضایتمندی حداکثری را به دست آورد. در سمت دیگر، بنگاهها را داریم که در تلاش هستند سود خود را حداکثر کنند.
یعنی تابع هدف مصرف کنندگان، رضایتمندی و تابع هدف بنگاههای اقتصادی، حداکثر کردن سود برای سهامداران است.
در حالت کلی، اقتصاد علمی است که در آن بررسی میکنند چطور دولتها، اشخاص، کشورها و شرکتها از امکانات و منابع محدود خود به صورت بهینه استفاده کنند تا سود و رضایتمندی حداکثری برای آنها به دست آید. یعنی با داشتن منابع محدود، بیشترین خواسته و نیازمندیهای بشر تامین شود.
با این تعریف، اقتصاد یعنی شرکتی که تصمیم میگیرد محصولات خود به صورت عمده عرضه کند، تا سود حداکثری را به دست آورد.
کشوری که تصمیم میگیرد زمینهای کشاورزی محدود خود را به محصولاتی اختصاص دهد که پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. دانشجویی که تصمیم میگیرد وقت محدود خود را طوری تنظیم کند تا همه آنها را یاد بگیرد.
اقتصاد تاریخچه پرباری دارد و افراد زیادی آن را مورد مطالعه قرار دادهاند و نظریههای مختلفی را مطرح کردهاند.
همچنین بخوانید:
اقتصاد چطور کار میکند؟
انواع اقتصاد
در تعریف اقتصاد، آن را به دو نوع خرد و اقتصاد کلان تقسیم میکنند که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها خواهیم پرداخت.
1. تعریف اقتصاد خرد
در اقتصاد خرد، تک تک آحاد اقتصادی را مورد مطالعه قرار میدهیم. یعنی یک مصرف کننده، تولید کننده یا بنگاه، منابع محدودی که دارد را از نظر زمانی، مالی، مواد اولیه و سرمایه اولیه، چطور مدیریت کند تا به نقطه بهینه خود برسد. به این صورت که مصرف کننده به رضایت حداکثری و بنگاه به سود حداکثری دست پیدا کند.
اقتصاد خرد نشان میدهد، افراد چطور میتوانند تصمیمات کارآمد و سازنده بگیرند، چگونه بهترین همکاری و هماهنگی را با یکدیگر داشته باشند و چرا ارزش کالاها مختلف است. بنابراین اقتصاد خرد این مساله را توضیح میدهد که اگر شرایط بازار به شکل مشخصی تغییر کند، انتظار چه چیزی را باید داشته باشیم.
به طور مثال اگر قیمت ماشین در جامعه افزایش پیدا کند، مصرف کننده تمایل کمتری برای خرید خواهد داشت. یا اگر یک شرکت نفتی بزرگ سقوط کند، قیمت نفت افزایش پیدا میکند.
2. تعریف اقتصاد کلان
جامعه از هزاران هزار افرادی که هر کدام تصمیمات بهینه میگیرند، تشکیل شده است.
در اقتصاد کلان، رفتار تجمیع شده این افراد را در سطح کلان بررسی میکنند. تمرکز این اقتصاد میتواند یک منطقه، کشور، قاره یا حتی کل جهان باشد.
در اقتصاد کلان به مطالعه و بررسی شاخصهای تجمیعی مثل نرخ بیکاری، تولید ناخالص داخلی، رابطه بین بخشهای مختلف اقتصاد و شاخص قیمت میپردازند. این علم در تلاش است تا مدلهای اقتصادی را در سطح کلان توسعه دهد تا رابطه بین درآمد ملی، بیکاری، تورم، سرمایهگذاری، پسانداز، تولید، مصرف و تجارت بینالمللی را مشخص کند.
بنابراین بر خلاف اقتصاد خرد که فقط بر روی عوامل کوچک تمرکز داشت، اقتصاد کلان، عوامل کلی را مورد مطالعه قرار میدهد. این دو تعریف در هم تنیده شدهاند و در واقع، اقتصاد کلان همان مجموع پدیدههای اقتصاد خرد است. اما با این وجود، هر کدام از آنها، نظریهها و مدلهای تحقیقاتی متفاوتی دارند که گاهی مواقع به نظر میرسد با یکدیگر تضاد دارند.
اهداف اقتصاد کلان
اهداف اقتصاد کلان در طول زمان تغییرات زیادی کرده است. اما در حالت کلی میتوان اهداف آن را به موارد تقسیم کرد.
• ثبات قیمتها: سیاستگذاران اقتصادی در تلاش هستند تا تصمیمهایی بگیرند که قیمت خدمات و کالاها در طول زمان ثابت بمانند. یا در صورت افزایش قیمتها، مقدار آن کم باشد.
• توسعه اقتصادی: همه اقتصادهای دنیا در تلاش هستند وضعیت اقتصاد را به صورت مداوم رشد و توسعه دهند. معمولا دستیابی به هدفی بین 2.5 الی 3.5 درصد رشد، قابل قبول است. چرا که بدون این مقدار، کشور وارد تورم آسیبزا خواهد شد.
• توزیع عادلانه درآمد: اقتصاد سالم، اقتصادی است که بین دهکهای مختلف، اختلاف چشمگیری وجود نداشته باشد. بنابراین یکی از اهداف اصلی اقتصاد، توزیع عادلانه درآمد بین همه اقشار جامعه است.
• افزایش بهرهوری: بهرهوری به این معناست که مراحل تولید همه کالاها و محصولات در بهترین حالت باشد و میزان هدر دهی به حداقل برسد. همچنین هر فرد، استفاده حداکثری از مهارت و تخصص خود داشته باشد.
• اشتغال کارآمد: یکی دیگر از اهداف اقتصاد کلان، اشتغال کارآمد است. یعنی اگر یک فرد برای یافتن شغل اقدام کرد، بیکار نماند. یا حداقل تعداد بیکاران جامعه، در حداقلترین حالت ممکن باشد.
آشنایی با مفاهیم پایه و شاخصهای اقتصادی
یکی از مهمترین مسائلی که در تعریف اقتصاد باید یاد بگیرید، شاخصهای اقتصادی است که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
شاخصهای اقتصادی، عملکرد کلی یک کشور را به صورت تفصیلی نشان میدهند. این شاخصها به صورت دورهای توسط دولتها یا سازمانهای خصوصی تهیه شده و منتشر میشود.
شاخصهای اقتصادی نقش بسیار مهمی در رشد اقتصادی کشور، بازارهای مالی، اشتغال و سهام دارند. همچنین شرایط اقتصادی آینده را نیز پیشبینی میکنند.
1. تورم
تورم و اقتصاد به یکدیگر وابسته هستند و برای تعریف اقتصاد حتما باید با تورم و مفهوم آن آشنا باشید. تورم یا Inflation، به افزایش قیمت کالاها و خدمات نسبت به ارز ملی کشور در یک دوره زمانی معین گفته میشود. هر چقدر تورم در یک جامعه بیشتر باشد، قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند. میزان تورم به صورت درصدی بیان میشود و رشد آن به این معناست که یک واحد ارز، کمتر از دورههای قبل ارزش دارد.
2. نرخ بیکاری
دومین شاخص اقتصادی که در تعریف اقتصاد به آن اشاره خواهیم کرد، نرخ بیکاری است. نرخ بیکاری، درصدی از جامعه را نشان میدهد که شغل ندارند. این نرخ همواره در حال کاهش یا افزایش است و با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه تغییر میکند. به طور مثال هنگامی که اقتصاد رشد قابل توجهی دارد، میتوان انتظار داشت نرخ بیکاری کاهش پیدا کند.
3. تولید ناخالص داخلی (GDP)
معمولا اولین چیزی که در تعریف اقتصاد به ذهن اقتصاددانان میرسد، میزان تولید ناخالص داخلی است. تولید ناخالص داخلی به مجموعه ارزش کالا و خدمات تولید شده در کشور و در یک بازه زمانی مشخص میگویند. معمولا دولتها تولید ناخالص را در بازه زمانی یکساله در نظر میگیرند؛ البته گاهی مواقع به صورت فصلی نیز محاسبه میشود. در تولید ناخالص داخلی، مواردی همچون هزینههای ساخت و ساز، هزینههای دولتی، مصارف عمومی و خصوصی و سرمایهگذاریها لحاظ میگردد.
4. رشد اقتصادی
به طور کلی میتوان گفت، به افزایش تولید کالاها و خدمات از یک دوره زمانی به دوره دیگر، رشد اقتصادی گفته میشود. این معیار معمولا بر اساس تولید ناخالص ملی یا تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود. البته برخی مواقع، از شاخصهای دیگری نیز برای اندازهگیری رشد اقتصادی استفاده میکنند.
5. عرضه و تقاضا
مفهوم بعدی که در تعریف اقتصاد وجود دارد، قانون عرضه و تقاضا است. این قانون، تعامل بین فروشندگان و خریداران را نشان میدهد. طبق این نظریه، هنگامی که قیمت یک محصول یا کالا افزایش پیدا میکند، مردم تمایل بیشتری نسبت به عرضه و تمایل کمتری نسبت به خرید آن دارند. در طرف مقابل نیز، اگر قیمت کالا کاهش پیدا کند، تمایل به خرید بیشتر شده و عرضه کمتر میشود.
دقت داشته باشید، شاخصهای اقتصادی بیشتر از تعدادی است که در این متن آوردیم. همچنین هر کدام از این شاخصها بحث مفصل و طولانی دارند و ما در اینجا فقط بخشی از آنها را توضیح دادیم.
انواع سیستمهای اقتصادی
از گذشته تاکنون، سیستمهای اقتصادی مختلفی برای تخصیص منابع برای رفع نیازهای جامعه به وجود آمده است که عبارتند از:
• بدوی گرایی (Primitivism)
• فئودالیسم (Feudalism)
• سوسیالیسم (Socialism)
• نظام سرمایهداری (Capitalism)
• کمونیسم (Communism)
هر کدام از این سیستمها اهداف خاصی را دنبال میکنند. به طور مثال در سیستم سرمایه داری، صاحبان مشاغل، منابع تولیدی از جمله کارگر، ابزار و مواد خام را سازماندهی میکنند تا کالاهایی را تولید کنند که سود حداکثری داشته باشد.
همچنین در سیستم کمونیسم، همه فعالیتهای اقتصادی به صورت متمرکز و از طریق هماهنگی مرکزی و تحت حمایت دولت انجام میگیرد.
جمعبندی
در این نوشته سعی کردیم تعریف اقتصاد را به زبانی ساده و دقیق بیان کنیم تا درک بهتری از آن داشته باشید.
در حالت کلی میتوان گفت، اقتصاد به نحوه توزیع و مصرف منابع کمیاب، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان میپردازد تا از منابع موجود، استفاده حداکثری را داشته باشیم.
البته مفهوم اقتصاد به مواردی که در این نوشته گفتیم محدود نمیشود و بحث بسیار مفصلی دارد. چنانچه در این رابطه سوالی داشتید، خوشحال میشویم آن را با ما در میان بگذارید.