اقتصاد کلان و سیاستهای مالی کلان چگونه بر زندگی روزمره ما تأثیر میگذارند؟
زمان تقریبی برای خواندن: هشت دقیقه
فرض کنید شما از ایران مهاجرت و در کشوری دیگر زندگی تازه خود را آغاز کردهاید. این که فکر کنیم در کشور مقصد هیچ پیوند اقتصادی دیگری با ایران نداریم یک تصور غلط است.
شما در عرصه اقتصاد کلان دائماً در حال رصد کردن سیاستهای مالی کشوری هستید که در آن سختیها و منفعتهایی که باقی افراد خانوادهتان میبرند خواه یا ناخواه شما را نیز درگیر میکند.
بنابراین اقتصاد کلان پس از مهاجرت نیز بر باقی مانده دارایی افراد تأثیر میگذارد. این جا میتوانیم درک دقیقتری از پیوند یک زنجیره به هم پیوسته داشته باشیم.
سیاستهای مالی که بر ارسال پول به ایران و بالعکس شکل گرفته، یکی از نتیجههای تصمیمگیری در حوزه اقتصاد سیاسی است که بر زندگی اقتصادی مردم عادی تأثیر مستقیم گذاشته است.
« اقتصاد کلان» در سرنوشت، سعادت و رفاه جمعی یک جامعه بسیار اثرگذار است.
اما هنگامی که از زبان تحلیلگرهای اقتصادی در تلویزیون یا رادیو واژه اقتصاد کلان را میشنوید، امکان دارد در اولین برخورد با خود فکر کنید که با مفهومی سخت و پیچیده در علم اقتصاد مواجه هستید.
فراموش نکنید که ما زنجیرهای به هم پیوسته هستیم و اقتصاد را با هم میسازیم.
اقتصاد کلان از اجزایی همچون اشتغال، مصرف و تقاضا شکل میگیرد.
هدف ما در وبسایت دقیقترین سادهسازی مفاهیم پیچیده اقتصادی است. معمولاً این مفاهیم، به صورت پیچیده و سخت توضیح داده میشوند اما با زندگی روزمرهی ما عجین هستند. ما هر صبح که از خواب بیدار میشویم با مفاهیم مالی و اقتصادی سر و کار داریم. بنابراین دانستن صحیح و کاربردی این علم به فهم بهتر ما از این دنیای پر پیچ و خم کمک میکند.
ما در این مقاله به این پرسشها پاسخ میدهیم:
- «اقتصاد کلان» چیست؟ به زبان ساده
- چگونه «اقتصاد کلان»» بر زندگی روزمره ما تأثیر میگذارد؟
- سیاستهای مالی در حیطه «اقتصاد کلان» چگونه بر زندگی مهاجران تأثیر میگذارند؟
- چگونه «اقتصاد کلان» را بهتردرک کنیم؟
- تفاوت «اقتصاد کلان» و «اقتصاد خرد» در چیست؟
- سیاستهای مالی چیست؟
- پدیدهای که در تاریخ اقتصاد تحت عنوان «بیماری هلندی» از آن نام برده میشود، چه ارتباطی با ا«قتصاد کلان» دارد؟
اولین سؤال: اقتصاد کلان چیست؟
«اقتصاد کلان» و «“اقتصاد خرد»، نوعی بخشبندی اقتصادی هستند که توسط «راگنر فریش» ابداع شد. این دو عمومیترین تقسیمبندی به شمار میآیند.
اقتصاد خرد، تعیین درآمد، مصرف، پس انداز و سرمایهگذاری را بر عهده دارد.
اقتصاد کلان به زبان ساده پدیدههای اقتصادی را در سطح کشور (مانند مصرف، پس انداز، سرمایهگذاری ملی و… ) دربر میگیرد و نحوه رفتار بازارها، مشاغل، مصرفکنندگان و دولتها را مطالعه میکند.
همچنین اقتصاد کلان پدیدههای کلی اقتصاد مانند تورم، سطح قیمتها، نرخ رشد اقتصادی، درآمد ملی، تولید ناخالص داخلی (GDP) و تغییرات در بیکاری را بررسی میکند.
امکان دارد برای شما این سؤال پیش بیاید که تولید ناخالص داخلی که از صبح تا شب درباره آن میشنوید چیست؟
بگذارید خیلی راحت و سر راست برای شما توضیح بدهیم.
تولید ناخالص داخلی:
تولید کالاهای داخلی و خدماتی که در یک کشور ارائه میشود، هم برای شهروندان و هم برای دولتها ارزشهای مادی و رفاهی به همراه میآورد.
درآمد حاصل از این خدمات و تولیدات به زبان ساده، تولید ناخالص ملی نامگذاری میشود.
شیوه محاسبه درآمد ناخالص داخلی بر اساس تقسیم درآمد کل یک کشور، در طول یک سال، بر میزان جمعیت آن کشور است.
منابعی همچون انرژیهای اصلی ( نفت، گاز، معادن و… ) شامل این اندازهگیری نمیشوند. اما حتماً از زبان دولتمردان شنیدهاید که تولید ناخالص داخلی رشد داشته در حالی که شما ثمره آن را در زندگی شخصی خود ندیدهاید.
دلیل چیست؟
تولید ناخالص داخلی مهمترین شاخص برای ثبت فعالیتهای اقتصادی است، اما معیار مناسبی برای رفاه مادی نیست. شاخصهایی همچون کنترل تورم و تقسیم منابع نیز نقش مهمی دارند.
برخی از سؤالات کلیدی که اقتصاد کلان به آنها پرداخته عبارتند از:
- چه چیزی باعث بیکاری میشود؟
- چه چیزی باعث تورم میشود؟
- چه چیزی باعث ایجاد یا تحریک رشد اقتصادی میشود؟
«اقتصاد کلان» تلاش میکند تا میزان عملکرد اقتصاد یک کشور را اندازهگیری کند، نیروهای هدایتکننده را شناسایی و چگونگی بهبود عملکرد را پیشبینی کند.
اما مهمترین پرسش این است که «اقتصاد کلان» چگونه بر زندگی روزمره ما تأثیر میگذارد؟
اصولاً «اقتصاد کلان» بر زندگی روزمره ما تأثیر مستقیم دارد. اشتغال و بیکاری، تورم، در دسترس بودن کالاها و خدمات، نحوه تعامل کشورها با یکدیگر، قیمت مواد غذایی و تقریباً همه چیزهایی که از نظر مالی برای ما اهمیت دارد، تحت تأثیر آن است.
مطالعه «اقتصاد کلان» به ما کمک میکند تا همه مسائل را در مقیاس بزرگتری ببینیم. و آنچه را که بر معیشت روزمره ما تأثیر میگذارد، بیشتر درک کنیم.
برای مثال تا به حال به این فکر کردهاید که جامعهی شما به چه مشاغلی نیاز دارد؟
چه نوع شغلی میتواند موفقیت شما را تضمین کند؟
ما میتوانیم با مطالعه دقیق نیازهای یک جامعه را پیش از رسیدن به نقاط بحرانی تشخیص بدهیم و بازارهای کاری را با هدفمندی انتخاب کنیم.
ما همیشه نمیدانیم که چرا نرخ بیکاری بالا یا پایین است، اما مطالعه اقتصاد کلان میتواند به ما در درک آن کمک کند.
«اقتصاد کلان» به ما کمک میکند بفهمیم که دلیل دخالت دولتها در اقتصاد کشور چیست؟
افزایش یا کاهش مالیاتها یکی از این تصمیمگیریها است.
برای مثال:
آیا در سیاستهای دولت که هر روز خبر از ورشکستگی صندوقهای سازمان تأمین اجتماعی میهد، بیمه بازنشستگی و حق بیمه تغییر میکند یا نه؟
برای ما مهم است که آیا تا چند سال آینده برنامه بیمه بازنشستگی تأمین مالی خواهد شد یا خیر؟
آیا از این طریق دستمزد مناسبی دریافت خواهیم کرد یا باید پس از بازنشستگی شغل پاره وقت بگیریم تا استاندارد زندگی خود را حفظ کنیم؟
همه اینها در گرو سیاستگذاریهایی است که از سوی دولت به ملتها ابلاغ میشود. در نتیجه هم امکان انتخابهای بیشتر را برای هر فرد و خانواده او فراهم میکند و هم نگاه انتقادی به تصمیمات غیر اصولی و غیر مردمی دولتها را افزایش میدهد.
گاهی اوقات نمیدانیم چرا نرخ بهره بالا یا پایین میرود، اما وقتی از منظر «اقتصاد کلان» به وضعیت نگاه میکنیم، میتوانیم آن را بفهمیم.
دانستن بیشتر این مفهوم به ما کمک میکند تا مفاهیم دیگری همچون رکود و عرضه و تقاضا را بهتر درک کنیم. همچنین بهتر درک میکنیم که اهمیت واردات و صادرات در زندگی ما چیست و تجارت با سایر کشورها چگونه میتواند برای اقتصاد ما مفید باشد – مخصوصاً برای کالاهایی که خودمان نمیتوانیم بسازیم.
مطالعه «اقتصاد کلان» به ما کمک میکند تا اقتصاد منطقهای، ملی و جهانی را درک کنیم. این به ما کمک میکند تا بفهمیم جهان چگونه کار میکند.
چگونه «اقتصاد کلان» را بهتر درک کنیم؟
همانطور که از این اصطلاح پیداست، «اقتصاد کلان» رشتهای است که اقتصاد را از دریچهای وسیع تحلیل میکند. این شامل بررسی متغیرهایی مانند بیکاری، تولید ناخالص داخلی و تورم است. علاوه بر این، اقتصاددانان، کلان مدلهایی را توسعه میدهند که روابط بین این عوامل را توضیح میدهند.
این الگوها، توسط نهادهای دولتی برای کمک به ایجاد و ارزیابی سیاستهای اقتصادی، پولی و مالی استفاده میشوند. الگوها برای تعیین استراتژی کسب وکارها در بازارهای داخلی و جهانی طراحی میشودو سرمایهگذاران از آنها برای پیشبینی و برنامهریزی حرکت در طبقات مختلف دارایی کمک میگیرند.
تئوریهای اقتصادی در صورت اِعمال صحیح میتوانند نحوه عملکرد اقتصادها و پیامدهای بلندمدت سیاستها و تصمیمات خاص را روشن کنند.
نظریه اقتصاد کلان همچنین میتواند به کسبوکارها و سرمایهگذاران فردی کمک کند تا از طریق درک دقیقتر اثرات روندها و سیاستهای اقتصادی گسترده بر صنایع خود، تصمیمهای بهتری بگیرند.
تفاوت اقتصاد کلان و اقتصاد خرد چیست؟
«اقتصاد کلان» با «اقتصاد خرد» متفاوت است.
«اقتصاد خرد» همان طور که از اسمش پیداست بر عوامل کوچکتری تمرکز دارد که بر انتخابهای افراد و شرکتها تأثیر میگذارد.
یک تمایز کلیدی دیگر این است که «اقتصاد کلان» گاهی اوقات میتواند به روشهای بسیار متفاوت یا حتی برعکس معیارهای «اقتصاد خرد» رفتار کند.
به عنوان مثال، جان مینارد کینز به اصطلاح پارادوکس صرفهجویی اشاره کرده بود، که استدلال میکند افراد برای انباشت ثروت، پول پس انداز میکنند (خرد). با این حال، زمانی که همه تلاش میکنند پسانداز خود را به یکباره افزایش دهند، به کاهش رشد اقتصادی و در مجموع کاهش ثروت (کلان) منجر میشود.
در نقطه مقابل، «اقتصاد خرد» به گرایشهای اقتصادی بازار نگاه میکند. «اقتصاد خرد» معمولاً به زیر گروههایی مانند خریداران، فروشندگان و صاحبان مشاغل طبقهبندی میشوند که بر اساس عرضه و تقاضا با یکدیگر تعامل دارند.
«اقتصاد کلان» چه محدودیتهایی بر زندگی ما ایجاد میکند؟
دنیای واقعی ما کاملاً پیچیده است و سیاستگذاریهای از بالا به پایین در هر سطح و طبقهای از اجتماع که باشیم بر اقتصاد ما تأثیر میگذارد.
فرض کنید قیمت بنزین از فردا ۱۴ برابر شود و یا نه اصلاً رایگان شود هر دوی این تصمیمها میتواند جامعه ما در ایران را تحت تأثیر تکانههای شدیدی قراربدهد. بنابراین تصمیمگیری در حیطه «اقتصاد کلان» همواره باید بر اساس ملاحظات و میانگین نسبی هزینه و درآمد طبقات مختلف یک جامعه صورت بگیرد.
عدم ثبات اقتصادی یک جامعه میتواند نتیجه سیاستگذاریهای اشتباه باشد. این بیثباتی تجارتهای کوچک و بزرگ را تحت تأثیر قرار میدهد.
سیاست مالی چیست؟
در نظریههای کلاسیک اقتصاد گفته میشد که اقتصاد بازار دارای مکانیسم «خود تنظیم» است و لزومی به دخالت دولت نیست. این نظریه معتقد بود شوکهای وارد شده به اقتصاد در بلند مدت هضم میشوند.
اما «کینز» اعتقاد داشت دولت باید در اقتصاد دخالت کند تا تعادل لازم در مدت زمان کوتاه ایجاد شود. مثلاً در شرایط رکود نمیتوان یک ملت را قانع کرد که الگوی مصرفشان را تغییر بدهند و با افزایش خرید، درصد رکود را کاهش دهند. اما دولت میتواند هزینههای خودش را بالا ببرد. بر اساس دیدگاه کینز نقش دولت در کاهش نوسانات اقتصادی و مدیریت اقتصاد در کوتاه مدت غیر قابل انکار است.
بسیاری از اقتصاددانان کتاب «تئوری عمومی کینز» را تولد شاخه “اقتصاد کلان» میدانند.
کینز معتقد بود دولت باید با اجرای سیاستهای مالی و پولی برای افزایش تولید و کاهش بیکاری دست به کار بشود و از این رهگذر دوره رکود را کوتاهتر سازد.
«اقتصاد کلان» مطالعه رفتار اقتصاد در یک نگاه کلی است. اگرچه هدفهای «اقتصاد کلان»» در گذشته و امروز تفاوتهای عمدهای را داشتهاست، اما کلیت آنها در جامعه تغییر چندانی نکردهاست.
مهمترین هدفهای «اقتصاد کلان» دستیابی یا نزدیک شدن به موارد زیر است:
اشتغال کامل، ثبات قیمتها، توزیع عادلانه درآمد در جامعه، رشد و توسعه اقتصادی مداوم.
حساب ذخیره ارزی
اکثر کشورهای نفتی درآمد حاصل از فروش نفت را در اقتصاد تزریق میکنند. معمولاً میزان مداخله این دولتها در اقتصاد بیشتر است.
برای جلوگیری از نوسانات اقتصاد به دلیل متزلزل بودن قیمت نفت در چند دهه گذشته بسیاری از کشورها پس از مشاهده و بررسی سرنوشت کشورهای مشابهی که صندوق ذخیره ارزی نداشتند به این نتیجه رسیدند که داشتن صندوق ذخیره ارزی یک الزام حتمی است. این صندوق هم از رشد نقدینگی در بازار جلوگیری میکند و هم در شرایط بحرانی به کمک کشورها میآید.
«بیماری هلندی» و تجربه بزرگی که در «اقتصاد کلان» به دست آمد
هلند در ۱۹۷۳ پول حاصل از فروش منابع گاز طبیعیی خود را ذخیره نکرد.تزریق درآمد حاصل از فروش گاز در جامعه منجر به رشد بی رویه نقدینگی در جامعه هلند شد و اقتصاددانان پس از بررسی این مورد نام«بیماری هلندی» را به این پدیده اختصاص دادند.
فرضیهای برای کشورهایی که وابستگی شدید به صادرات یک محصول خاص دارند وجود دارد که معمولاً مواد خام و منابع طبیعی است. با افزایش قیمت این محصولات در بازار جهانی درآمد سرشاری نصیب این کشورها میشود که هزینه آن در داخل تبعات نامطلوبی دارد.
حرکت سرمایهها از صنعت به سمت مسکن و عدم رشد صنعت یکی از این آسیبها است. یک نمونه موفق در مقابله با این وضعیت کشور چین است که درآمدهای ارزی خود را در بازارهای بورس کشورهای توسعه یافته مثل آمریکا سرمایهگذاری میکند.
پایین نگه داشتن ارزش پول قدرت صادراتی را حفظ میکند. این کار به نفع بخش تولیدی و صنعتی (قابل مبادله) و به ضرر بخش غیر قابل مبادله کار میکند.
نروژ و کویت به عنوان مثالهایی دیگر درآمدشان را به صندوقی واریز میکنند که با پولش سهام متنوعی از سایر کشورها میخرند تا ریسک هم کم باشد.
ژاپن هم بخش خصوصی خود را تقویت میکند تا درآمد صادراتیشان را در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کنند.
دولتهای نفتی در زمان رونق درآمد نفتی، انگیزهای برای اصلاح ساختاری ندارد و تنها در شرایط کاهش درآمد نفتی به این فکر میافتد و تصمیمات کلیدی و سخت را در بدترین شرایط میگیرد و در عین حال نمیتواند آثار منفی آن را مدیریت کند.
پدیده «بیماری هلندی» به صورت مشخص تحت تأثیر تصمیمگیری اشتباه در حوزه سیاستهای مالی و «اقتصاد کلان»» بود و تبدیل به تجربهای تاریخی در علم اقتصاد شد تا کشورها صرفاً درآمد حاصل از فروش منابع را در جامعه تزریق نکنند.
میتوانیم از بررسی مباحث «اقتصاد کلان» به این نتیجه برسیم که تا چه اندازه سیاستگذاریها در عرصه «اقتصاد کلان» در زندگی افراد تأثیرگذار است و رابطه معکوس افراد و اقتصاد و نهاد دولت را متوجه شویم. «اقتصاد کلان» در ارتباط مستقیم با تصمیم گیرنده هاست و خواست افراد به نام یک ملت میتواند عملکرد اشتباه نهادهای تصمیم گیرنده را مورد انتقاد قرار دهد.
منابع: ۱-کتاب اقتصاد برای همه- نویسنده: علی سرزعیم- ناشر: ترمه
۲- کتاب اقتصاد برای همه- سید اسحاق علوی، سید هادی عربی- ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
کتابهای اقتصاد کلان که میتوانید مطالعه کنید
- کتاب اقتصاد کلان منکیو
- کتاب اقتصاد کلان محسن نظری
- کتاب اقتصاد کلان عباس شاکری
- کتاب نمونه سوالات و 2000 تست اقتصاد کلان نظری
- کتاب تئوری اقتصاد کلان 1 روزبهان
- کتاب اقتصاد کلان نادر مهرگان
فرمولهای اقتصاد کلان
از نظر ریاضی دو فرمول اقتصاد کلان را می توان به صورت زیر بیان کرد:
تولید ناخالص داخلی = C + G + I + NX
- مصرف با C نشان داده می شود.
- G نشان دهنده مخارج دولت است.
- من نماینده یک سرمایه گذاری هستم.
- راصادرات خالصتوسط NX نشان داده می شوند.
تولید ناخالص داخلی = W + I + R + P
- نیروی کار توسط W.
- من نماینده علاقه هستم.
- اجاره توسط R نشان داده شده است.
- سود باقی مانده توسط P نشان داده می شود.
اهداف اقتصاد کلان
3 هدف کلی اقتصاد کلان عبارتاست از:
- ایجاد ثبات در قیمتها
- کاهش نرخ بیکاری
- رشد اقتصاد در طول زمان
5 نظرات
خیلی جالب بود
سلام بسیار عالی
[…] اقتصاد کلان چیست و چه اهمیتی در زندگی ما دارد؟ […]
[…] اقتصاد کلان چیست و چه اهمیتی در زندگی ما دارد؟ […]
[…] اقتصاد کلان چیست و چه اهمیتی در زندگی ما دارد؟ […]